لعنت به همه ی وقتایی که مجبورم مجبورت کنم کاریو بکنی که دوس نداری
لعنت به من ...لعنت به اونا
پ.ن:با همه ی اینا بگو که می دونی خوشحالیت واسم مهم ترین چیزِ دنیاست
یه عالمه تَب بالا کرومم بازه همه سایتایی که بهشون سر میزنم تند تند میگردمشون بالا پایینشون میکنم نگاشون میکنم میبندمشون بعد یهو از سوزش لبم به خودم میام میام رو میزمو نگاه میکنم پرِ از پوسته های سفید لبم جلوم یه پیج بازه که نمیدونمم چیه و از کجا بهش میرسم یه ذره که فک میکنم میبینم اصا" نمیدونم داشتم چی کار میکردم
این میشه که دوباره همه اون تَب هارو باز میکنم و تند تند میگردمشونو .....
این داستان ادامه دارد:)
انحرافی1:
از صبح تا شب نیستی شب که میای شارژ نداری
لعنت به کادو تولدی که از تو واسه من فقط صدای خابالوی صبحتو گذاشته و خمیازه ها و صدای بی حوصله ی شبو
یادته شبای جمعه تا صبح حرف میزدیم ؟؟:)
انقدر حوصلم سر رفته دارم میزو گاز میگیرم
بدبختی حوصله منم که سر میره دیگه حالِ هیچی ندارم نه درس و نه فیلم نه هیچی
از همین جا اعلام میدارم به یک دوست که جمعه ها رو در خدمتِ هم باشیم نیازمندم متاهلم نباشه دلش یهو همون دوروزی که تو حوصلت سر رفته واسه خونشون تنگ نشه بمونه تو خونه شبِ جمعه ها پارتی هم نباشه خرخونم نباشه موقع امتحانا منو بکاره فول انرژی باشه پایه هر مدل خر بازی و دیوونه بازییم باشه چندتا ایده ی با هیجانم داشته باشه بی زحمت
هرکی شرایطِ بالارو داراست بگه من حاضرم ماهیانه بهش حقوقم بدم به قرآن :|
توجه: منظور از متاهل صرفا" عقد محضری نیست کسی که دوس پسر و دوس دخترم داره جزو همین دسته حساب میشه
همانا کسی که از یک سوراخ دوبار گزیده شود خر است
وکسی دوبار بشنود دست به گوشیم نزن نه خر بلکه عن است در حقیقت عن میشود
نکن بتنی جان قید مالکیت را بزن سعی کن تو میتوانی