امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

اوج دوست داشتن یعنی همین

تو باید از این پله بالا بری 

تو بالا نری من زمین میخورم! 



پ.ن:دعوتتون میکنم به فیلم Ruby Sparks! خیلی کلوینو میفهمم خیلی واقعی بود کل داستان:)

فیسبوک نوشت

حکایت رفاقت من و تو
حکایت قهوه ای است
که امروز به یاد تو ...
تلخ تلخ نوشیدم ..!
که با هر جرعه ،
بسیار اندیشیدم
که این طعم را دوست دارم یا نه ؟!
و آنقدر گیر کردم بین دوست داشتن و نداشتن
که انتظار تمام شدنش را نداشتم
و تمام که شد ...
فهمیدم ،
باز هم قهوه می خواهم ..!!

ما گذشتیم و گذشت انچه تو با ما کردی....

یه برنامه میداد برنامه نوجوان کانال  اون موقعها که راهنمایی بودم سرخابی بود گمونم اسمش! درباره فوتبال و پرسپولیس استقلال یه خانومیم مجریش بود هی میومد پیا اخلاقی میداد! هیچی ازش یادم نیست نه از برنامه نه از مجرینه از اینکه چی میگف اصاً! فقط یه جمله انگار حک شده تو مخم :" نیمه دوم باید به همون دروازه ای حمله کنی که یه نیمه ازش دفاع کردی!


یه قانونه نه فقط تو فوتبال نه فقط تو همه ی ورزشا اصاً تو زندگیت تو رفاقتات تو نظرات تو خودت! باید یه جوری زندگی کنی که هر لحظه بتونی زمینتو عوض کنی! باید بتونی تو یه لحظه مخالف نظرات موافق لحظه ی قبلت باشی و باید بتونی از جفتش دفاع کنی! باید یه جایی بذاری تو رابطه ها که وقتی لازم شد بتونی به رفیق جون جونیت حمله کنی! هرچند چندین ساله داری از خوب و بدش دفاع میکنی! 


باید بتونی بکنی از همه چی از همه کس نه فقط از خودش از کارایی که در حقت کرده از خوبیاش و بدیاش از عادتای کشندت از خیلی چیزا...




پ.ن : متن چرتی شد انشا شو اصاً دوس ندارن ولی به همین سادگی باید مینوشتم! 

با طلا بنویسید لطفاً

حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی.آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می رویاند!

                                                               جای خالی سلوچ / محمود دولت آبادی

من عمیقاً درکش میکنم


"ترس از رنج از خودِ رنج بدتر است"


                                                 پائولو کوئیلو