امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

بتنی آدم میشود!!

به طرز عجیبی دلم نمیخواد آپ کنم


 مثلِ بقیه کارایی که یه وقتی دوسشون داشتم احساس غرور میکردم از انجام دادنشون یا بهتر بگم خیلی خوب انجام دادنشون ولی الان دیگه دوس ندارم شاید به خاطرِ این باشه که دیگه توشون خوب نیستم حتی بدم نیستم معمولیم و یه بتنی ترجیح میده نباشه اگه قرارِ معمولی باشه !


خودمم نمیدونم چه بلایی داره سرم میاد فقط میدونم دارم به موجودِرقت انگیزی تبدیل میشم که تو هیچیزی نمیتونی راجع بهش بگی ازت که بپرسن بتنی چه شکلیه کلی به خودت و مغز مبارک فشار میاری و آخرش میگی یه آدم مثلِ بقیه!



چی شد که الان یادم افتاد نمیدونم واقعاً ولی یهو خیلی نگرانِ خودم شدم  یه نگرانیِ جدی!

بنده از شما میپرسم

اینی که آدم روز وفات پاشه بره روضه بعد با دوستاش یا خواهرش یا هرکی بخنده بیشتر گناه داره یا اینکه بشینه تو خونه حالا گیریم آهنگ آقامون اِبیم با صدای بلند گوش بده با خودش 


نه دیگه بیاید یکم منطقی باشیم آخه!

برای بتنی کوچکم(7)

یادت باشد بتنی خودت را دوس بدار,اول از همه.


 همان روز که تصمیم گرفتی کاری را کنی که دوست نداری به خاطرِ دیگران, که تصمیم گرفتی حرفی را که میخواهی نزنی تا کسی ناراحت نشود, که خواستی ناراحت شوی که کسی را ناراحت نکنی, بدان رو به نابودی میروی. 


میدانی بعد از مدتی که به سازِ دیگران رقصیدی فراموش خواهی کرد میتوان به دیگران نه گفت. مدام میترسی که ناراحت نشوند و خودت مدام ناراحتی چون کارهایی داری و دوست داری انجام دهی که نمیتوانی. تو هرگز فراموش نخواهی کرد که چه میخواهی و فقط خواسته هایت را قربانیِ خواسته های سایرین میکنی و این دردش بیشتر است حتی. 


بعد یکهو کسی را میبینی که برای خودش زندگی میکند, راحت نه میگوید, حرفایش را رک میگوید, کارهای خودش را میکند کارهایی که خودش دوست دارد را نه بقیه, و وقت هایی که خودش دوست دارد کارهایی را میکند که دیگران هم دوست دارند. یکهو تعجب میکنی از اینکه چگونه میتواند انقد راحت با دیگران حرف بزند مخالفت کند حتی به دعوا صحبت کند و دیگران ناراحت نشوند, چگونه میتواند خواسته های دیگران را رد کند و آنها هنوز هم دوستش بدارند  و حتی میتواند با کوچک ترین کاری و حرفی آنها را خوشحال میکند و حسادت خواهی کرد به ساده زندگی کردنش.


اشتباه نکن کوچکم نمیگویم خودخواه باش. خودخواهی بد اس منفور است ولی فرق هست بینِ خودخواهی و خود را فراموش کردن. خودخواهی یعنی دنیا را برای خدمت به خود بدانی و از آدما برای خودت استفاده کنی و آدمیت آنها را ندیده بگیری. راستش را بخواهی اگر همه خودشان را قدر بدانند دیگر کسی نمیتواند خودخواه باشد :)


یاد بگیر وقتی میخواهی تنها باشی به کسی که آویزانت شده است بگویی "میخواهم تنها باشم" و مطمئن باش او میفهمد و اگر نفهمید تمام کن رابطه ات را با چنین موجودِ نفهمی. 

یاد بگیر اگر کاری داری خسه ای حوصله نداری یا هرچیز به کسی که میخواهد با او باشی بگو "امروز نه" قرص و محکم حتی نیاز به توضیح نیست او باید بفهمد اگر همنشین خوبی برای تو باشد.


ولی یادت باشد اولش را که کج بروی اولش را که شل بگیری و به سازشان برقصی خیلی سخت است بعدا به انها بفهمانی تو هم خواسته ها و برنامه های خود را داری. آنقدر بد عادت میشوند که کم کم فکر میکنند تو برای خدمت به آنها زاده شده ای! آنوقت است که میگویی چرا نمیفهمند چرا اطرافیانم انقدر مرا حساب نمیکنند. ولی آن روز هم ادامه بده بلاخره روزی خواهند فهمید. 


بتنی کوچکم خودت باش و خود را دوست بدار و محترم, ولی خودخواه نباش :)


راستی یادت باشد یکنفر پیدا میشود یکوقتی که استثنا خواهد بود:)





انحرافی:

این پست مخاطب خواصی نداره به خودتون نگیرید تقریبا" همه ی دورو بریام این مشکل و دارن و شاید حتی خودِ من , و این یعنی آی مردم من به طورِ رایگان در خدمتم:)



دیدم عمیق تر شده

اگه اون موقعی که کلاوس داشت سر استفن داد میزد turn it off استف میفهمید چه لطف بزرگی داره بهش میکنه offاش که میکرد هیچ قفلم میزد پاش 


البته ون offاش کرد ولی اونی که میخواست از on بودنش استفاده کنه دوباره onاش کرد onاش کرد که بعد به فاصله چند هفته خودش خوردش کنه 


به نظرِ شما حتما" باید vampire  بود که بشه offاش کرد؟؟ من که میگم آدما بیشتر بهش احتیاج دارن!

برای بتنی کوچکم(6)

حرفهای مرا گوش نکن حتی نخوان اگر اینها درست بودند من هنوز آدم بتنی کامل و سالم بودم نه آدم بتنی تکه تکه شده با حفره ای خالی در سمت چپ


میدانی حرفم را پس میگیرم بتنی باش نه آدم بتنی دردش کمتر است آخر اگر آدم بتنی باشی آنها آدمت میکنند درد دارد کودکم تو خودت بتنی باش!