امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

اصا" انگار از دهن من درومده الان:)

تو توانایی بخشش داری 

دستهای تو توانایی آن را دارد 

که مرا 

زندگانی بخشد.

چشمهای تو به من میبخشد 

شورِ عشق و مستی.



               حمید مصدق

همه چیز زبانش فرق میکند!

چکسی فکر میکرد روزی از دهانِ من دراید اَه باز هم باران؟؟؟ ولی گفتم تو که نبودی گفتم وقتی نبودی باران که می آمد انگار زار میزد انگار نوحه خوانی بود که میخواند و گریه میکرد تا دردِ مرا تازه کند و مرا به گریه بیندازد 

اما امروز تو که زنگ زدی و از امتحانم زدم بیرون که امدم باران میآمد صدایت را که شنیدم یکهو زبانِ باران عوض شد مثلِ خواننده ای که میخواند و از عظمت دیدار اشک شوق میریزد یکهو هوای سرد گزنده ی این چند روزه انگار تمامِ وجودِ داغم را خنک کرد انگار صدایت باز کرد منگنه ای را که 11روز 12 ساعت بود  قلبم را میفشرد باز کرد یکدفعه قلبم آرام شد و نفس کشیدن آسان یکدفعه مه لعنتی چندروز پیش انقدر زیبا شد که تا صدف از جاسه بیاید ایستادم و زل زدم بهش 


همیشه باش دیگه هیچوقت انقدر دور نشو دیگه هیچوقت انقدر نگرانم نکن تمامِ توانمو ایم چندروزِ مصرف کردم دیگه حتی طاقتِ دیر جواب دادن اس ام اس هم ندارم حالا دیگه همه میدونن همه ی کسایی که میشناسنم میدونن که تو چقد عزیزی




انحرافی:

سینا حرفامو پس میگیرم من امروز خوش بخترین آدم رو زمین شدم اونم یه دفعه همه ی دلایلِ داغون بودنم با همین بارون ِ قشنگه امشب شسته شد :)

توام یادته؟؟:)

یه زمانی بود منتظرِ محرم بودیم که با هم بریم هیئت خدا مارو ببخشاید ولی خوش میگذشت :)چه حالی میکردیم با ریتم سه ضربِ هیئت با غذای اضافه گرفتن حتی با پسر بازیای بچگونمون .خیلی چیزای دیگه

اون موقع هم من خیلی فرق داشتم هم تو کلا اون روزا دوستای خوبی بودیم فک کنم 

یادش بخیر اون موقع ها:)




انحرافی:

راستی تویی که پارسال عاشورا باهام بودی امسالم منتظرتم اگه نیای از خونه بیرون نمیرم زودباش بیا

دستاوردهای نبودنت:)

یه معتاد هیچوقت نمیتونه یه عاشق باشه یا بهتر بگم عاشقه یه آدم باشه چون یه معتاد بالفطره عاشقه عاشقه موادش چون اگه ازش دور باشه ذره ذره ی وجودش اونو طلب میکنه همیشه حواسش هست یه جای امن نگهش داره ولی یه جایی نزدیکِ خودش در دسترس خودش و اگه نباشه یه معتاد دیگه هیچی نیست هیچی!

اینو الان فهمیدم الان که ذره ذره ی بدنم وجودتو میخواد بودنتو صداتو امنیتتو می خواد الان که تو نیستی و من هیچی نیستم هیچی :)


فقط یه فرق هست بین عشقِ به تو و اعتیاد اون اینکه اعتیاد راه ترک داره ولی عشقت .... حتی با این آرام بخش هایی که روز به روز تعدادش بیشتر میشه


پ.ن:حالم خوبه میخندم بلند بلند میخندونم ولی تورو می خوام و تو نیستی پس من هیچی نیستم:)


من خوبم

باید باشم تو هم همینو میخوای دیگه مگه نه؟؟؟:)


دیروز احساس کردم سینا حجازی فقط و فقط واسه من داره میخونه


هنوزم یادگارات 

یادِ کارات

تورو یادِ من میاره 

کاش میشد به یادت نباشم

 مگه فکرِ تو میزاره

یادمه روز اول زیر بارون 

خاموش میشد سیگارامون

مثلِ دیوونه ها نگامون میکردن

مردم میخندیدن به کارامون 


ای بارون بارون ابریم ابراتو ببارون 

ای بارون بارون چقد خوش بودم با اون

به خدا بی تو نمیشه این روزا رو سر کرد 

دیوونه میشم نباشی دیوونه برگرد 


من هنوز به یادت میامو 

تو بارونا میگردم 

صورتم خیسه بارونیه کی میفهمه گریه کردم

خاطرت عزیز بود عزیزم عزیزم میمونه بازم

عاشقت مریض بود مریضه مریض میمونه بازم 


دقیقا با همون صدای شرشر بارون پس زمینش 

دقیقا با همون لبخندِ ذاتی که انگار همیشه داره حتی وقتی تو اوج غم میخونه

دقیقا با همون صدای بالا کشیدنه دماغش که راستی راستی معلوم نیست از سرما و خیسیه بارونه یا گریه 


دیروز من سینا حجازی بودم با همه ی اینا حالم خوبه فقط دلم تنگه خیلی 

راستی واست پدر خوانده خریدم بیا بگیرش دیگه لعنتی:)


بارون-سینا حجازی