امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

افتتاحیه:دی

یه وبلاگ تو بلگفا دست و پا کردم. با اینجا فرق داره ولی نمیتونم توضیح بدم چه فرقی! اگه دوست داشتید سر بزنید



خرده تفکرات بتنی!

بنده یکی از بزرگترین فانتزیام اینه که یکی ازم یه عکس بی هوا وقتی با لباس راحتی شیک نشستم دارم با پی سی یا ایپد خیلی جدی کار میکنم بگیره که خیلیم با جذبه بیفتم! 


البته این فانتزی هرگز عملی نخواهد شد به چند دلیل: اول اینکه بنده هرگز تو خونه لباس درست حسابی نمیپوشم همیشه هم لباسام ازم آویزوونه دوم اینکه کلا حواسم جمع و بی هوا نمیشه ازم عکس گرفت سومم اینکه هیچکی نیست ازم عکس بگیره! فقط گفتم که در جریان باشید نگفته از دنیا نرم:دی

یک عاشقانه ی بیرحمانه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

به قرآن اگه ادعایی داشته باشم!

ببینین من حاضرم در حضور شما دوستان عزیز روشن و خاموش و در محضر خداوند متعال و نظارت غیبی اقا امام زمان  امضا ی کتبی بدم که بی عقلم اگه فقط بی عقل بودن باعث شه آدم از شر دندون عقل و دردهای در اومدنش و در نیومدنش و نصفه دراومدنش الخ نجات پیدا کنه! 



خو مردم از درد این یه هفته یا دربیا یا آروم بگی بشین همون زیر دیگه ! تف به ذاتت اصاً!

لعنت به تو!

لعنت به تو که هر حرف کوچیکی از تو باعث میشه یه اس ام اس خالی به اسم تو رو گوشیم باز کنم و بعد از یه ساعت که به تو وچیزی که میخوام بت اس ام اس کنم فک کردم دکمه ی قرمز رو گوشیم و بزنم و همه چی تموم تنها اتفاقی که میافته اینه که من دلم هرروز برای تو و دوست تو بودن بیشتر تنگ میشه! 


لعنت به تو که انقدر دوس داشتنی هستی! لعنت به تو آقا معلم!