امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

لعنت...

لعنت به همه ی وقتایی که مجبورم مجبورت کنم کاریو بکنی که دوس نداری 

لعنت به من ...لعنت به اونا 




پ.ن:با همه ی اینا بگو که می دونی خوشحالیت واسم مهم ترین چیزِ دنیاست

یه روز ...

بلاخره خوب میشم میشم همون بتنی قبلیه بعد اون روز میرم تو خیابون هی میخندم هی میزنم رو شونه ی اونایی که تو پیاده رووان سرشون پایینه هندزفری دارن داغونن یه چیزی بهشون میگم میخندونمشون و نفرِ بعد ...


خوب میشم دوباره همونی میشم که بودم همونی که اخوان میگفت میبینمش انرژی میگیرم 

دوباره دورم پرِ آدم میشه دوباره همه چی خوب میشه دوباره میرسه یه روزی که من تمامِ وجودم داد نزنه من نگرانم حتی خنده های عصبیم و لبخندای زورکیم :)

منبع علمی نداره...

ولی نظر شخصیِ بنده اینه که افسردگیِ بعدِ زایمانِ خانوم ها همون افسردگی قبلِ عادت ماهانس که تو 9ماه قلمبه شده یهو میزنه بیرون از مجرایی که بچه محترم ایجاد کرده:دی 

thats true lover:)



-I dont wanna do this Elana,I'm not the good guy,remmember?

I'm the selfish one!

I take what I want,I do what I want,I lie to my brother,Ifall in love with his girlfriend, I dont do the right thing...

but I have to the right thing about YOU!



پ.ن: آدمی که همیشه کارِ درست و میکنه چطوری میتونه عشقشو ثابت کنه واقعا"؟؟

بهم نشون میده هنوز امید هست:)

وقتی طرف با 220 کیلو وزن از پشت میاد و میخواد تنه بزنه به آقایی که جلوش داره تو اون شلوغی و هرکی به هرکی بودن مترو آروم آروم را می‌ره بعد یهو عصاشو میبینه و میفهمه نابیناست تصمیمشو عوض میکنه و به جای تنه دستشو میگیره و تا بالای پله برقی کمکش میکنه امیدوار میشم که هنوزم آدمیت هست:)