گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...
درباره من
سعی نکنید بشناسیدم من خودمم هنوز خودمو نمیشناسم
انقدر ضد و نقیضم که خودمم گاهی تعجب میکنم فقط یه چیزیو میدونم
مثل فراری نیستم که با همه بسازم ازت خوشم نیاد خیلی غیر مودبانه دک میشی
مثل صدف نیستم که هر حالی داشته باشم تحملت کنم حوصله نداشته باشم نباید پا پیچ شی وگرنه تبعاتش پای خود
مثل سینا نیستم که رفاقت واسم اول باشه اول خودم مهمم پس توقع بی جا نداشته باش
چیزایی که اینجا مینویسم شاید واسه خیلیا بچه بازی باشه واسه خیلیا بی ادبی باشه واسه خیلیا ثقیل باشه ولی هر مشکلی باشه یادت باشه من هرگز واست دعوتنامه نفرستادم
ادامه...
اگه به منم خواستی بزنی رو در بایستی نکنیااااااا ...
با من راحت باش وگرنه ناراحت میشم!
نه به خدا اگه تعارف کنم :دی
[ بدون نام ]
پنجشنبه 17 مردادماه سال 1392 ساعت 02:08 ق.ظ
من این کارو چند بار بعد از این که اقای إسلامی باهام قهر کرد أنجام دادم با اینکه نمیدونستم واسه چی قهره .ولی خیلی خیلی ببخشید اینا به تخمشونم حساب نمیکنن
عجیبه :دی
به مستر شایان چطوری شوما ؟؟ چی عجیبه حالا؟؟
هیوم.. جملههایی رو که ممکنه بفرستی، دوست داشتم. :)
ولی فک نکن خود اقا معلم همچین خعلیم خوشش بیاد :دی
اگه به منم خواستی بزنی رو در بایستی نکنیااااااا ...
با من راحت باش وگرنه ناراحت میشم!
نه به خدا اگه تعارف کنم :دی
من این کارو چند بار بعد از این که اقای إسلامی باهام قهر کرد أنجام دادم با اینکه نمیدونستم واسه چی قهره .ولی خیلی خیلی ببخشید اینا به تخمشونم حساب نمیکنن
باهام قهر نیست ولی خب گمونم نمیدونه چقدر عزیزه!
بفرست .... مگه چی میشه ؟؟؟