امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

با تشکر از صدف:)

یه سری آدمام هستن که پیششون نمیتونی الکی بی حال باشی! 


وقتایی که بی خودی دلت میگیره یهو زنگ میزنن و با همون حرفای الکی که میدونن میخندوندت حالتو عوض میکنن! وقتایی که تنها میشی با اینکه میدونن اگه اونی که مهمتره برگرده یا زنگ بزنه باید خداحافظی کنن, میمونن و حرف میزنن و نمی زارن تنها بمونی. تنها بمونی و از اونی که دلت میخواست باهاش حرف بزنی ناراحت شی که نیست. تنهاییتو پر نمیکنن, ولی یادت میبرن که تنهایی و تو احساس میکنی بغضی که اون ته گلووته به جای اشکایی که میخواستی تو تنهایی بریزی, با خنده های الکی و سرخوشانت خالی میشه. اون موقعست که میتونی دیگه به غرها و گیرهای مامانت فک نکنی, به اینکه دیگه نمیتونی درس بخونی فکر نکنی, به اینکه چقدر منتظر یه اس ام اس یا زنگی فکر نکنی!


میدونی این آدما میتونن اون موقعهایی که زندگیت همینجوری الکی الکی به قول خودش سخت شده آسونترش کنن:) 

نظرات 10 + ارسال نظر
کوکر شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:10 ب.ظ http://www.clocks-tick.blogsky.com

جان تو صدف مرد!

خدا بیامرز بیجنبه بود کلاً

کوکر شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ب.ظ http://www.clocks-tick.blogsky.com

ببین اصن همه ی جملات مرتبط با من پیچیده میشن !
لپ کلام به این سادگیه هااااا ولی اصن گره میخورن جمله ها جان خودم ...

چی میگی صدف؟؟

کوکر شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:46 ب.ظ http://www.clocks-tick.blogsky.com

میگم ببین من حق دارم تو حرف زدن با دشواری مواجه باشم!

والا من که نفهمیدم چی شد

تام دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:48 ب.ظ


شاید باورتون نشه ، ولی حتی منم متوجه نشدم چی گفت صدف! :d

تام دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:58 ب.ظ


رفیق ِ ما داره میره مسافرت! :(

دلمون تنگ میشه! :(

ما هم:(

زودی میام:)

هوووم دوشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:04 ب.ظ http://wham.blogfa.com

میبینم که داری میری سفر کصافط :دی
کوفتت شه

از اولشم به من لطف داشتی!

تام پنج‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:51 ب.ظ

قول دادی زود بیای الاغ ، کدوم گوری هستی پس؟!

تف تو ذات ِ هرچی خالی‌بنده!

اومدم دیگه چه خبرته

کوکر شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.clocks-tick.blogsky.com

آقا من اصن شرمنده و گاهن معذب میشم این پست این اول مونده ...
جان تو یه آپ دیگه روش بزن !

مهران سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ق.ظ http://taktree.persianblog.ir

می دونی بتنی! از بین آپهات کلا برای بتنی کوچیکه ها رو بیشتر دوست دارم.. چون بقیه آپها که یه بعضا راجع به زندگی خصوصیته که من سر در نمیارم ازشون ولی این بتونی ها درک می کنم خیلی هاشون همون چیزایی هستن که حرفای منم هستن.. نتیجه هایی که خودمم گرفتم ولی بچه بتن نداشتم که بهش بگم! :دی

اینم می فهمم الان.. نگرانی و ایرادگیری ها! ولی خب خیلی نیستن آدمهایی که بفهمن دلیلشو.. یا کلا نیستن آدمهایی که مادرشون بهشون بگن که در این موارد برخورد بد نداشته باشن! اون موقع این رنجها از دو سومم فراتر میره!

راستی پسورد اون آپم می خوام! :دی برای وبلاگم خصوصیش کن..

خودمم بیشتر دوس دارم :)

آره خیلی بیشتر از دو سومه

مهران سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ق.ظ

یادم رف یه چیزی رو بگم.. آهنگ نگرانت میشم آقاتون ابی در این رابطه توصیه میشود! :د

نگرانت میشمم خوبه ولی خودم میخواستم یه عاشقو بذارم تنگ پست که حوصلم نشد :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد