امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

تو خودت باید بفهمی:)

آن روز بدون هیچ صدا و نوایی

رفتیم تا سپیدی و سرمای دست برف

آرام بر سیاهیِ افکارِ تیرمان

بر روی هرچه ترس و وهم و تیرگی که هست 

دست نوازشی کشد تا خنک کند 

دلهای سوختمان ز دوری و جنگ لفظ

رفتیم و ندیده گرفتیم هرچه بود 

هنگام آمدن دگر تیرگی نبود

رفتیم تا زمینمان پاکتر شود 

پروازمان داد و جایمان دگر آسمان نبود

نظرات 1 + ارسال نظر
فراری جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:30 ب.ظ


یک روز ِ فوق‌العاده.. یه روز ِ درخشان ..! :)

یه روزِ سفید:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد