امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

امواج بتنی

گاهی انقدر آروم که میتونی کنارش بشینی و گاهی انقدر سهمگین که باید نهایت فاصله رو حفظ کنی ...

بهم نشون میده هنوز امید هست:)

وقتی طرف با 220 کیلو وزن از پشت میاد و میخواد تنه بزنه به آقایی که جلوش داره تو اون شلوغی و هرکی به هرکی بودن مترو آروم آروم را می‌ره بعد یهو عصاشو میبینه و میفهمه نابیناست تصمیمشو عوض میکنه و به جای تنه دستشو میگیره و تا بالای پله برقی کمکش میکنه امیدوار میشم که هنوزم آدمیت هست:)

نظرات 4 + ارسال نظر
تام چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.escapee.blogsky.com


چقدر خوبه آدم این چیزا رو ببینه. :)

انقده خوفه تام جان انقده خوفه :)

صدف چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:20 ب.ظ

صدف یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:03 ب.ظ

امروزم یه آقای فروشنده یه کار خیلی قشنگی کرد که اگه مطمئن بودم زن نداره میپریدم شونه هاشو میمالیدم!!!

!!! حالا زنم داشته باشه ممنون میشه اگه این کارو بکنیاااا زیاد خودتو معذب نکن:|

صدف یکشنبه 24 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

آخه تنها بودیم تو مغازه از شونه شروع شدن همانا و معلوم نبود به کجا ختم شدن همان!

بس که بی جنبه ای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد